شما اینجا هستید
آینده پژوهی عرضه و تقاضای بازار کار در استان قزوین
در مساله آینده پژوهی در ایران ، نخستین حلقه مفقوده نظام شناسایی و هدایت مسیر شغلی است. اینکه بعد از فارغ التحصیلی دانشجو، دانشجو باید ماهر و اماده حاضر در بازار کار باشد .در حقیقت فرآیند اشتغال پذیری را پس از دانشگاه شروع کرده ایم و هزینه های هنگفتی را متوجه جامعه خواهیم کرد.اگر نظام شناسایی و هدایت مسیر شغلی را از دوره دبستان شروع کنیم و فرد را در انتخاب رشته تحصیلی ، انتخاب شغل متناسب با مهارت و بهره وری در بازار کار شاهد خواهیم بود. بر اساس این آینده پژوهی می توانیم مهارت ها ، تخصصها و دانش های مورد نیاز نیروی کار آتی را کشف کنیم.
در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته در قالب شبکه های ملی مراکز خدمات نوآوری راه انداخته اند که در این مراکز خدمات نواوری نوعی آینده نگری صورت می گیرد تا مشخص شود در یک شغل بخصوص چه اتفاقاتی روی فن آوریها و روند تقاضای مشتری می افتد. در حال حاضر مهارت آموز هایی داریم که مهارت آموخته اند اما کار ندارند، برای حل این مشکل نیاز به یک شبکه داریم که مشخص کند کدام توانمندی حسب تقاضای بازار چه محصولی را به چه قیمتی و در چه زمانی تولید می کند.آینده پژوهی در دانشگاهها نیازمند تغییر در آموزش عالی است و این امر باعث می شود که نیاز به مطالعه ی کامل و جامع تری در زمینه آینده پژوهی در عرضه و تقاضای بازار کار خواهد بود. در حال حاضر سهم دانشگاهیان از بازار کار صفر می باشد. اتین امر بدین دلیل است که بازار کار در کشور از مرحله سنتی به طور کامل عبور نکرده است . به همین دلیل بخش بزرگی از بازار کار در دست کسانی است که هیچ وقت پایشان به دانشگاه باز نشده است.چالش بسیار جدی در مورد بیکاری فارغ التحصیلان آن است که در کشور آینده پژوهی بازار کار اساساً توجه نشده است، ضرورت آینده پژوهی در عرضه و تقاضای بازار کار را ضروری مینماید.