سنخ شناسی نواحی حاشیه نشین استان قزوین با تاکید بر نیازسنجی و تعیین اولویت های اجتماعی و اقتصادی

تحقیقات متعددی در زمینه موضوع حاشیه نشینی انجام شده اما این تحقیق علاوه بر توجه به لزوم انجام مطالعات متعارف به جنبه‌های اجرایی و اثر بخشی فعالیت ها در این حوزه، تاکید دارد. مهمترین یافته این پژوهش لزوم جدی تغییر نگرش مدیران نسبت به مسائل حاشیه نشینی است. نگاه از بالا به پایین و یا مبتنی بر تحقیقات موضعی و محدود که تصاویری ایستا از واقعیت موجود ارائه می‌دهند، نمی‌تواند مبنای تصمیم گیری درست باشد. این شیوه، تعامل و همکاری متقابل با ساکنین را موجب نمی گردد و در نتیجه عواید مورد انتظار حاصل نشده، مشکلات با وجود صرف بودجه، بر جای خود باقی خواهند ماند.

روشی که با استفاده از نمودار و توضیحات مربوطه ارائه شده، با اتکاء به تحقیقات اولیه مانند این تحقیق به تاسیس دفتر تسهیلگری در محلات تاکید دارد. با وجود برآورد اولیه از نیازهای مناطق و امکان طبقه بندی و اولویت بندی آنها، باور گروه تحقیقاتی بر آن است که در تعامل با هیئت امناء محله پروژه‌ها یک به یک تعریف و اجرا شود. به همین دلیل از ارائه نهایی اولویت ها پرهیز شده است تا موجب سوگیری ذهنی نشود.

بطور خلاصه در این طرح ابتدا به تحلیل و فرا تحلیل ادبیات مرتبط داخلی و خارجی موضوع پرداخته شده، اسناد فرادست تلخیص شده اند، اطلاعات پایه محلات جمع آوری و خلاصه شده، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، اطلاعات میدانی در سه حوزه مشخصات پرسش شونده و محله (سنخ شناسی) همچنین نیاز سنجی، جمع آوری و تلخیص و تحلیل شده است. در پایان نیز راهکار عملی جهت تحقق برنامه های مرتبط با محلات ارائه گردیده است.